حجت الاسلام رضا غلامي
*خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : لطفاً بهعنوان شروع بحث درخصوص جايگاه توليد علم و نظريهپردازي در فضاي علمي فرهنگي كشور در شرايط كنوني توضيح بفرماييد. جدي نگرفتن توليد علم طي ده سال آينده، لااقل ملت ما را نيم قرن از دستيابي به حقوق مسلم خود محروم خواهد ساخت. با لحاظ كردن مفهوم دقيق امنيت ملي، توليد علم از اركان اصلي امنيت ملي كشور است و بايد وزن اين حركت را با اين ديد سنجيد و بهاء آن را كامل پرداخت كرد
- حجت الاسلام غلامي : ضمن تشكر از خبرگزاري "مهر" كه اين فرصت را ايجاد كرد تا درخصوص اين موضوع مهم بتوانيم تبادلنظر كنيم، گمان ميكنم توليد علم و نظريهپردازي، يك ضرورت اجتناب ناپذير است. ما براي جبران عقبماندگيها و به دست گرفتن ابتكار عمل، چاره اي جز اين نداريم. ايدة جنبش توليد علم و نظريهپردازي در واقع عبارت است از حركتي منسجم و فراگير به منظور دستيابي جمهوري اسلامي به قدرت بازيگري در جهان اعم از عرصة فرهنگي، سياسي و اقتصادي. بايد قبول كنيم، ملتي كه در اين زمينه موفقيتي نداشته باشد، در موقعيت جهاني تماشاگر محض است. اگر با دقت ملاحظه بفرماييد، انقلاب اسلامي دو پايه اساسي دارد، يكي استقلال و ديگري آزادي. بيترديد توليد علم مناسب ترين راه براي حفظ و ارتقاء استقلال و گسترش آزادي است. ملتي كه مقلد و مصرفكننده است نه استقلال دارد و نه آزادي. البته اين ايده در حالي مطرح ميشود كه هيچ گونه گزينة منطقي ديگري براي ايجاد تحول، براساس ظرفيت و پتانسيل بالقوه و بالفعل در كشور و قواعد جديد بازي در جهان، متصور نيست. من مطمئنم، جدي نگرفتن توليد علم طي ده سال آينده، لااقل ملت ما را نيم قرن از دستيابي به حقوق مسلم خود محروم خواهد ساخت. لذا با لحاظ كردن مفهوم دقيق امنيت ملي، توليد علم از اركان اصلي امنيت ملي كشور است و بايد وزن اين حركت را با اين ديد سنجيد و بهاء آن را كامل پرداخت كرد.
ما ميتوانيم چند مرجع و دستگاه را به صورت مشخص، بهعنوان مسئول و پيگير اصلي موضوع توليد علم و نظريه پردازي درنظر بگيريم. يكي شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه به تعبير مقام معظم رهبري مسئوليت مهندسي فكري فرهنگي كشور را بهعهده دارد، ديگري مجلس شوراي اسلامي كه طبعاً بايد در زمينه زمينهسازي و نهادينه كردن توليد علم و نظريهپردازي در كشور گامهاي بزرگي را بردارد و سوم دولت كه مجري اصلي مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجلس در اين زمينه است؛ و در كنار اينها شوراي عالي مديريت حوزة علميه قم كه مورد خطاب مقام معظم رهبري در آن پيام بودند |
ارزيابي افرادي مثل ما كه دستمان در كار هست و سالها است كه مشغول مديريت پژوهشي هستيم و در مراكز پژوهشي نيز رفت وآمد زيادي داريم اين است كه متاسفانه به جز برخي از موسسات كه دلسوزانه در اين دو سال كار كردهاند، كارنامه دستگاههاي اصلي نظام قابل قبول نيست و حركت درخوري در اين مدت توسط آنها صورت نگرفته است |
حجت الاسلام قائمي نيا
حجت الاسلام قائمينيا : من هم بهنوبة خودم از دست اندركاران خبرگزاري "مهر" و شما تشكر ميكنم كه زحمت اين امر را متقبل شديد تا نكاتي را خدمت شما عرض كنم و از نكاتي كه جناب آقاي غلامي فرمودند استفاده كردم. همانطور كه آقاي غلامي هم اشاره كردند توليد علم يك ضرورت است. درواقع مادامي كه ما به مرحلة توليد علم نرسيم آن ركودي كه الان در جوامع اسلامي شاهد هستيم هيچگاه پشت سر نخواهيم گذاشت . بهعنوان مثال ما فلسفه خوان داريم ولي فلسفهخوان با فيلسوف فرق دارد، فيزيك داريم ولي فيزيكدان با فيزيك خوان فرق دارد. در توليد علم شخص درگير مسائل رشتة خودش بهصورت زنده ميشود و در فرآيند توليد علم كه بر اين تاكيد دارم كه توليد علم يك فرآيند است و درواقع يك فرآيند دستهجمعي است؛ يعني تعداد زيادي كه در يك رشته تخصص و تبحر دارند درگير يك مسئله يا سلسلهاي از مسائل ميشوند و راه حلي براي آن ارائه ميدهند. مادامي كه ما درگير اين فرآيند نشويم؛ يعني خودمان به آن مرحله نرسيم كه در اين فرآيند شركت داشته باشيم و صرفاً ناظر خارجي باشيم و فلسفهخوان و فيزيكخوان و سياستخوان و امثال اينها باشيم هيچگاه آن ركود را پشت سر نخواهيم گذاشت. آن چيزي كه الان در جوامع علمي پيشرفته ميبينيم فرآيند توليد علم است نه فرآيند علمخواني. بنابراين مهمترين مرحله گذر از اين مرحلة علم خواني به مرحلة توليد علم است.
عليرغم اين كه الان دو سالي از اين حركت مبارك گذشته ولي اين حركت هم دارد بستر خودش را ازدست ميدهد و دليل آن هم اين است كه عمدتاً كارهايي كه در اين دو سال انجام گرفته يا كارهاي درجه دوم است |
ضرورت توليد علم در بطن ماهيت اصيل انقلاب اسلامي رمز بقاي انقلاب و خروج از چالشهاي پيش روي ميباشد. اين ضرورت يك ريشه فرهنگ اسلامي را نيز در بردارد، چرا كه فرهنگ توليد علم يك فرهنگ ريشهدار اسلامي است. توليد علم و توسعه علم ديني تداوم بخش حكومت ديني در عصر حاضر است و بدون تحقق آن انقلاب اسلامي در عرصههاي مختلف جايگاه مبهم و ناشناختهاي خواهد داشت |
با توجه به اين كه هدف نهايي انقلاب اسلامي اين است كه براساس معرفت ديني بتواند جامعه و حكومت ديني را با خصوصيات و ويژگيهاي دينسالارانه در عرصه تراكم نرم افزارهاي غيرديني و ضدديني تحقق بخشد تا براين اساس، زمينه تمدن اسلامي را مهيا نمايد بايد با تحقق جنبش نرم افزاري اين مهم را جامه عمل پوشاند تا اجماعي در بين نخبگان براي حفظ و بقاي انقلاب اسلامي فراهم شود.
* خبرگزاري "مهر" : پس از بحث ضرورت و جايگاه بهتر است مقداري هم راجع به مفهوم و معناي توليد علم و نظريهپردازي بحث شود.
حجت الاسلام قائمينيا: در پرسش قبلي به اين نكته اشاره كردم كه توليد علم درواقع يك فرآيند است و آن هم فرآيند حل مسئله است. يعني در هريك از شاخههاي دانشهاي گوناگون متخصصان با مسائلي مواجه هستند كه ايجاد يك نوع مشكلاتي ميكند و يك نوع بحراني را در آن رشتهها ايجاد ميكند كه براي حل آن مسائل راه حلهايي ابداع ميشود. اين خودش فرآيند توليد علم است. يعني در گام اول رسيدن به مسائل و بعد از پيدا كردن راهحلها كه آن امروزه فرضيه مينامند؛ فرضيهها يعني همان راهحلهايي كه هنوز موقتي هستند و اثبات نشدهاند و در مرحلة سوم اثبات يا ابطال آن فرضيهها است و در مرحلة چهارم تبديل آن فرضيه مطرح شده به بخشي از علم رسمي است؛ يعني فرضيههايي كه مطرح ميشود و راهحلهايي كه براي مسائل مطرح ميشود، به همين صورت وارد عرصه علم نميشود و در كتابهاي درسي نميآيد، بايد توانايي خودش را در حل آن مسائل نشان بدهد و از آزمونهاي سخت جان سالم به در ببرد و محك بخورد. وقتي اثبات شد آن وقت بخشي از علم است. اين فرآيند توليد علم در هريك از شاخههاي متفاوت است.
توليد علم يك فرآيند است ، به اين معنا كه مراحلي را طي ميكند؛ تدريجاً صورت ميگيرد؛ دفعتاً هيچ گاه صورت نميگيرد. علاوه بر آن ويژگي دوم آن اين است كه توليد علم يك فرآيند اجتماعي است. ممكن است مبدأ مسئله يا راه حل از يك نفر باشد ولي در نهايت جامعة عالمان است كه بايد داوري كند و آن مسئله را بپذيرد و آن را تبديل به علم روز بكند. بنابراين ويژگي دوم توليد علم همان ويژگي اجتماعي آن است كه بايد جامعة عالمان و متخصصان آن رشته براساس معيارها و ملاكهايي كه دارند آن را بپذيرند.
ويژگي سوم توليد علم اين است كه هيچ گاه از صفر شروع نميشود؛ يعني اينطور نيست كه شما بدون توجه به ذخيره و موجودي اطلاعاتي كه در يك رشته داريد شروع كنيد به نوآوري. هميشه از يك جايي شروع ميشود كه ديگران تا آنجا رفتهاند. بنابراين اين ويژگي متخصصان هر رشته را ملزم ميكند كه به آن اطلاعاتي كه در زمان حاضر در آن رشته هست حتماً رجوع كنند و ببينند راه حلهايي كه نسبت به آن مسئله هست چه راه حلهايي ميتواند باشد و بالاخره خود مسائلي را هم كه در رشتههاي گوناگون حل ميكنند ميتوانيم از يك لحاظ به دو قسم تقسيم كنيم، اين مسائلي كه در فرآيند علم مطرح است، برخي از آنها مسائل تاريخي هستند كه اصطلاحاً ميتوانيم آنها را مسائل دروني هم بگوييم. برخي از آنها هم مسائل بيروني هستند. مسائلي تاريخي آنهايي هستند كه براساس شرايط اجتماعي و تاريخي پيدا و مطرح ميشوند. بهعنوان مثال الان مسئلة مهمي كه براي ما مطرح است، الان چون حكومت ديني هست خيلي از مسائل براي ما مطرح ميشود كه شايد صد سال پيش مطرح نبود. اينها مسائل تاريخي و دروني هستند؛ يعني براساس تغيير و تحولي كه در شرايط اجتماعي، فرهنگي، سياسي رخ ميدهد يك سري مسائلي مطرح ميشود. برخي از مسائل هستند كه مسائل بيروني هستند. فرض كنيد الان كسي دارد در رشتههاي مختلف علوم اسلامي كار ميكند، با رجوع به مطالبي كه در فلسفة دين معاصر آمده و يا مطالبي ديگري كه فلاسفه معاصر گفتهاند يك سري نوآوريهايي را ميكند. اينها مسائل بيروني هستند؛ يعني با توجه به مباحث جديد يكسري مسائل هم مطرح ميشود. براي عالم دين هم مسائلي مطرح ميشود كه از خود شرايط عيني و تاريخي برميخيزند و مسائلي مطرح ميشود كه از دانشهاي جديد برميخيزند. بخش اول كه مربوط به شرايط تاريخي و عيني است طبيعتاً تا يك حدي بيرون از اختيار ما هستند، لذا بايد شرايطي فراهم شود تا يك سري مسائل جديد مطرح شود تا ما دنبال پاسخ آن باشيم.
دكتر عيوضي : دو واژه « مفهوم» و « نظريهپردازي» در اين سوال مورد تاكيد قرار دارد. طبعاً براي ورود به حوزههاي مختلف علم، از جمله علوم انساني، علم ديني، علم سكولار و... و اتخاذ روش و متد شناخت ملاحظه هريك و تبيين جايگاه آنها شرط اساسي است. چراكه مفاهيم ابزارشناخت ميباشند و نظريهها نيز چارچوبي براي بهكارگيري مفاهيم ميباشند كه مشخص ميسازد مفاهيم چگونه پردازش ميشوند و مورد استفاده قرار ميگيرند. نظريهها كوششهاي ذهني منظم، مستمر و قاعده مند جستجوگران براي يافتن پاسخ سؤالاتشان ميباشند اما آنچه كه همواره مدنظر است در نظريهپردازي تلاش ميشود نظرات با تقييد به روشهاي علمي كارآمد و استفاده از مفاهيم مناسب به صورت نظريه درآيد. در اين صورت نظريهها كمك ميكند تا به صورت نظام مند اهداف كلان در يك حوزه علمي جامعه عمل پوشانده شود . اساساً نظريهها چگونه نگريستن و چگونه درك كردن را ياد ميدهند و براي درك آنها لازم است به ريشههاي معرفتي و هستيشناختي نظرگاه و مفاهيمي كه براساس آن پرورانده شده و در همان چارچوب بهكار گرفته ميشوند، دقت كرد.
اجتناب ناپذيري برخورداري از جهانبيني و پايههاي فلسفي براي نظريهپردازي سبب گرديده تنوع نظر كردنها به صورت كثرت نظريه نمود يابد. از طرفي مشوق اصلي و اساسي در نظريهپردازي، احساس نياز بدان ميباشد كه منشأ آن عموما گرفتار آمدن در چنبره موضوعات ذهني يا عيني است كه يافتن راه حل براي خروج از آن متفكران را به خود متوجه و مشغول ميسازد. بنابراين انگيزههاي پژوهش از بحرانها و سؤالات كليدي و اساسي جامعه تأثير ميپذيرد و هدف كندوكاو براي يافتن راه حلهاي مناسب و ضروري است و همين امر به تحقيقات و پژوهش شتاب ميبخشد.
بنابراين در توليد علم و نظريهپردازي در عرصه علوم ديني بايد به مفهومسازي و نظريهپردازي، طرح سؤالات و ابهام كليدي توجه جدي شود. اصولاً نفس توانايي طرح سؤال نشان از رشد يافتگي معرفتي است و روي آوردن و تمركز جدي بر مفهومسازي و استناد از مفاهيم موجود متناسب با وضع كنوني و نيازهاي علمي كشور از سوي ديگر پايههاي توليد علم و نظريهپردازي را تقويت ميكند و چون مفاهيم ابزار تحليل هستند، مفاهيم غربي خارج از جهانبيني ديني هستند و اگر در اين چارچوب عمل شود قطعا روش شناخت و كسب معرفت نيز منطبق با اين چارچوب توصيف خواهد شد. در مطالعات علوم ديني و علوم انساني در ايران كه به نظريهپردازي منجر ميشود توليد علم با سازماندهي پژوهشي فوق جهت دهي ميشود. درواقع علم بر ميناي اقتدار جامعه است . در جامعه مقتدر ديني علم ديني شكل ميگيرد و در جامعه مقتدر سكولار علم سكولار شكل ميگيرد. لذا در بحث توليد علم در جامعه ايران بايد توليد علم جديد جهت دهي شود و براي ايجاد آن برنامهريزي مناسب در مفهومسازي، روش شناسي، نظريه سازي و توجه جدي به ماهيت علوم جديد و نگرش انتقادي، ابزاري به آن ميباشد. اين امر لازم توليد علم ديني است.
در انتخاب روش پژوهش بايد جهانبيني مروج علم ديني و مؤلفههاي آن را درنظر داشت . مفاهيم غربي كه فارغ از جهاننگري ديني ابداع و استعمال ميشوند نميتوانند در تحليل جامعه ديني و توليد علم ديني كارآيي داشته باشند و مبناي روشي قرار گيرند كه با روشهاي علوم آشتيناپذير است |
نظر شما